۱۳۹۰ دی ۴, یکشنبه

شهر در ظلمت؟!

شهر در ظلمت
کلبه ام تاریک
من گویم برق
خان هرات گوید مرگ

خانه ام تاریک است، شب من پر ظلمت
امّا دل من روشن
وجودم پر فانوس
شمع میکند روشن کلبه حقیرم را

نبض شهرم میزند هنوز
از الکین میدان
که صدای دردم،انتهای اشکم را
آیینه ایست آشکار به تمام عالم

وسعت قلب من ، وسعت بی انتهاست
نمی ورزم رشک
امّا همه جا روشن
شهر من تاریک

شاید!
نقطه ای هستیم سیاه
در دل مهتابی

به تو گویم ای خان هرات
قصرتو روشن باد
شهر من خورشید است
دل تو تاریک باد

"میلاد حسین فیروزی"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر